در پاکستان، سوریه، سودان، عراق، لیبی، مصر و برخی دیگر از کشورها که غربگرایان برای حمایت از منافع مغربنشینان با یک یا چند واسطه به جنگ و خونریزی پرداخته و از هر روزنهای جهت نفوذ بین مردمان آن سامان بهره میبرند، رخدادهایی خطرناک و عبرتآموز در جریان است.
زمزمه تجزیه عراق که گامهایی نیز برای آن برداشته شد و شایعه طراحی این فاجعه در سوریه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی، گویای پدیدهای پنهان، اما پیداست که غرب در پی بهرهمندی از موج اختلافات بین ملتهاست بهگونهای که با سوارشدن بر آن بتواند، تشتت بیشتری در بین مردم ایجاد کند و جای پایی همیشگی برای ایجاد اختلاف و نزاع بین آنها داشته باشد و از این راه تضعیف همه طرفهای درگیر را تحقق بخشد.
رصد آمار تلفات کشورهای اسلامی، ارقامی را به ما نشان میدهد که باور آن سخت مینماید، زیرا در کشاکش این درگیریها میلیونها نفر بیخانمان، کشته، زخمی، بیسرپرست و... شدهاند. اما این قرآن است که خطاب به همین امت میفرماید: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم، انفال/46؛ این اصل ثابتشده الهی است که با اختلاف، توان و ابهت از بین میرود.
در تحلیل اوضاع سیاسی تکتک کشورها برنامهریزیها و طراحیهای تفرقهافکنانه را در سطح ملی مییابیم، اما هنگامیکه پارههای پازل جغرافیای تحولات جهان اسلام را کنار یکدیگر قرار میدهیم، به یک نقشه جامع جهانی برمیخوریم که طرح اختلافافکنی فراگیر با محمل بومی و منطقهای در همه کشورهای فوق پیاده شده و توفیقاتی را نیز برای آنها به همراه داشته است.
تحولات اخیر پس از بیداری اسلامی به ما میآموزد، که اثرگذارترین سازوکار دشمن برای تجزیه کشورهای اسلامی، شکستن وحدت آنان و بالتبع به شکستکشیدن بیداری اسلامی با کوبش بر طبل پرطنین اختلاف است و به برکت همین اختلافات است که مردم مصر را پس از برکناری مبارک، به خودزنیهای سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی رهنمون گشتهاند.
در سوریه، کار سازماندهیشدهتری را مشاهده میکنیم که در نوع خود بیسابقه است و با بهره از اختلافات ملی و فراملی، کار را بهشدت دنبال میکنند.
تجزیه سودان نیز از رویدادهایی بوده و هست که در بستر اختلاف ایجاد شده و در اسرائیلیـ آمریکاییبودن آن هیچ تردیدی نمیتوان داشت.
در دیگر کشورهای پیشگفته نیز تحلیل وضعیت دیروز و امروز و اهداف فردایشان، نقشه راه را بهخوبی مینمایاند، بر این اساس همه مسلمانان، علیرغم وجود اختلافات برادرانه، قومی، نژادی، مذهبی،... باید با حفظ اصول پذیرفتهشده خود، از ایجاد هر روزنهای که دشمنان را نسبت به نفوذ در بین مسلمانان امیدوار کند، بپرهیزند که اگر اینگونه بود، حوادث تأسفبار بسیاری از کشورهای اسلامی را شاهد نبوده و نخواهیم بود.
گرچه این نوشتار در بخش نخست نگاه به عرصه بینالملل اسلامی داشت، اما شایسته و بایسته است در چشماندازی ملی نیز این بایدها و نبایدها را دید و از تخریب برادران خود که در واقع تخریب خودمان است، پرهیز نموده و در این عرصه نیز چونان دیگر عرصهها، از ایران اسلامی، الگوی گرانارج به جهان اسلام ارائه نماییم.
فصل پایانی فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری در جمع پرشور مردم خطه آذربایجان، ناظر بود به بهرهمندی و پایکوبی دشمن از شعلهورشدن آتش اختلافات و تخریب شخصیتهای ملی و فراملی که سرمایههای گرانقیمت کشور و نظاماند.
اختلاف، انحراف و منکر در هر جامعهای تا حدی وجود دارد، اما شیوهها و روشها را در واکنشها و برخوردها، شرایط این موضوعات و شاخصههای محیطی زمانی و مکانی تعیین میکند.
بر این اساس باید با تأمل و مطالعه همه آنچه در جغرافیای پیرامونی ما یافت میشود، نسبت به رویکردمان در برخورد با رویدادها تصمیم بگیریم.
آنچه در مجلس هنگام استیضاح وزیر کار گذشت، رخدادی پرهزینه برای کشور و تاریخ نظام بود که با پخش آن بهصورت مستقیم در رسانهها خسارات آن مضاعف گشت.
باید این واقعیت را پذیرفت که حرمت اشخاص حقیقی در متون دینی ما از حرمت خانه خدا بالاتر دانسته شده است؛ حال اگر حرمت اشخاص حقوقی را که با سرمایه اعتبار مردم و نظام و به نمایندگی از آنها در جایگاهی قرار گرفتند، محاسبه کنیم، با جایگاهی غیرقابل قیاس مواجه میشویم.
با تدبر در نکات پیشگفته، باید همه کسانیکه در اتفاقات مورد اشاره مقام معظم رهبری در سالهای اخیر مرتکب اشتباه و خطایی آگاهانه یا ناآگاهانه شدهاند، با لحاظ نظر صریح و بیپرده ایشان، به خود آیند و از خساراتی که تاکنون به سرمایههای اجتماعی و سیاسی نظام زدهاند توبه کنند، و با پرهیز از ابراز احساسات نسنجیده، تعقل را مبنا و محک کار خود قرار دهند، تا دشمنان را از چشمداشت و بهرهمندی نسبت به برکات اختلافات ناکام نمایند.
حسن مولایی